به گزارش خبرنگار اقتصادی «خبرگزاری دانشـجو»؛ محمد رضا اسـکندری، وزیر جهادکشاورزی در دولت نهم در گفتگویی صریح و صمیمانه، به تبیین «الگو و تئوری اسلامی ایرانی اقتصاد مقاومتی» به ویژه در بخش کشاورزی پرداخت و سخنانی را بازگو ساخت که میتواند راهگشای مشکلات بخش کشاورزی کشور باشد.
اسکندری سوء مدیریت در سالهای گذشته را عامل اصلی وضع نامناسب بخشهای اقتصادی به ویژه حوزه کشاورزی میداند. وی میگوید: نظام برنامهریزی در کشور ما؛ «برنامه محور» نیست، «شخص محور» است.
وی هم اکنون مدیرعامل سازمان اقتصادی کوثر وابسته به نهاد مقدس بنیاد شهید و امور ایثارگران، یکی از مجموعههای موفق اقتصادی کشور است که نقش برجستهای در بخش کشاورزی دارد. به گفته وی، بعد از ابلاغ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی توسط مقام معظم رهبری در 29 بهمن ماه 1392، ستادی در سازمان اقتصادی کوثر تشکیل شده است تا در چارچوب بندهای این ابلاغیه، پروژههایی را در قالب اقتصاد مقاومتی تعریف و پیگیری کند.
مدیرعامل سازمان اقتصادی کوثر میگوید: در حال حاضر اصول کلی و راهبردها و سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی مشخص بوده و نیازی به کلیگویی مثل من نیست، بلکه باید به برنامههای عملیاتی و تعریف پروژه در حوزههای مختلف کاری توجه شود، اما متأسفانه نظام برنامهریزی در کشور ما، «برنامه محور» نیست، «شخص محور» است.
اسکندری، دلیل فاصله گرفتن کشور از خودکفایی گندم و افزایش مجدد واردات این محصول را استفاده نادرست از ظرفیتهای کشور دانسته و اظهار داشت: مزارع گندم سوء مدیریت وجود داشت و دارد که ما مجدداً واردکننده گندم شدیم.
اسکندری میگوید: بیشتر بحثهایی که این روزها تحت عنوان قاچاق مطرح میشود، اصلاً قاچاق نیست. اگر محصولی هم وارد کشور میشود و ادعا میشود قاچاق است، قطعاً نتیجه عمل نکردن بخشهای مختلف به وظایفشان است.
گفتنی است، محمد رضا اسـکندری، برادر شهید، جانباز، از ایثارگران هشت سال دفاع مقدس و وزیر جهادکشاورزی در دولت نهم است که مجری بازسازی نخیلات در خرمشهر و آبادان، رئیس سازمان جهادسازندگی خوزستان، رئیس سازمان امور عشایر کشور، مدیرعامل مؤسسه جهاد استقلال و مجری طرح ملی خودکفایی گندم از دیگر سوابق ایشان میباشد. |
مشروح گفتگوی صریح و صمیمانه محمدرضا اسکندری، وزیر جهادکشاورزی دولت نهم با خبرنگار اقتصادی «خبرگزاری دانشجو» را در ادامه میخوانید.
آقای مهندس اسکندری، هم اکنون شما به عنوان مدیرعامل سازمان اقتصادی کوثر که از قضا پتانسیل بسیار بالایی در حوزه کشاورزی، صنعت و معدن دارد، مشغول فعالیت هستید. از آن جایی که صحبت مشخص مقام معظم رهبری در این سالها بکارگیری اقتصادی مقاوم و درونزاست، بفرمایید سازمان اقتصادی کوثر در مسیر تحقق اقتصاد مقاومتی چه اقداماتی را برنامهریزی و پیگیری میکند؟
مقام معظم رهبری در سال 92 به صورت جدی، اقتصاد مقاومتی را از کشور و مسئولین مطالبه کردند، اما میتوان ریشه این موضوع را در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی جستجو کرد.
* اقتصاد مقاومتی تفسیر «ما میتوانیم» است
صراحتاً میتوان گفت واژه اقتصاد مقاومتی تفسیر همان جمله معروف حضرت امام (رضوان الله تعالی علیه) در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی است که فرمودند: «ما میتوانیم». طبیعتاً کشوری که انقلاب کرده است و میخواهد الگویی برای مستضعفین دنیا باشد، باید بتواند این الگو را ارائه کند. بعد از تشدید تحریمها، ضرورت پرداختن به اقتصاد مقاومتی بیشتر نمود پیدا کرد. در آن زمان که بنده به عنوان وزیر جهادکشاورزی در دولت نهم مشغول فعالیت بودم، طرحهای بسیاری در دست بود که اگر فرصت عملیاتی شدن پیدا میکرد، بسیاری از مشکلات کنونی بخش کشاورزی وجود نداشت.
اعتقاد و راهبرد ما در سازمان اقتصادی کوثر از همان ابتدا به صورتی بود که با تعریف چارچوبهای مشخص در مباحث اقتصادی، بتوانیم از ظرفیتهای کشور به درستی استفاده کنیم. به همین لحاظ، برنامهریزی و کارهای تولیدی که در سازمان اقتصادی کوثر و شرکتهای زیر مجموعه دنبال میشود، به شکلی است که همان شکل اجرایی مطالبه مقام معظم رهبری را دنبال کند تا به یاری خدا بتوانیم با پیادهسازی و ارائه الگوهایی مشخص، به همان الگوی «ما میتوانیم» را به کشور و مردم ارائه کنیم.
بعد از ابلاغ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی توسط مقام معظم رهبری در 29 بهمن ماه 1392، ستادی در سازمان اقتصادی کوثر تشکیل شد تا در چارچوب بندهای این ابلاغیه، پروژههایی را در قالب اقتصاد مقاومتی تعریف کند و در حال حاضر نیز در حال پیگیری است.
از آن جایی که کوثر، یک سازمان اجرایی بوده و سیاستگذار نیست، طبیعتاً قادر نخواهیم بود به شکل ملی و کلان مشکلات را پیگیری کنیم و تعریف سیاستها در قالب وظایف سازمان خواهد بود.
** در اقتصاد مقاومتی باید پروژه تعریف شود
اگر بخواهیم به شکل ملی و کلان کشور به مبحث اقتصاد مقاومتی نگاه کنیم، قاعدتاً بایستی دستگاههای سیاستگذار، این سیاستها را در قالب پروژههای عملیاتی، تعریف کنند. به عنوان مثال در بخش کشاورزی حداقل بیش از 20 پروژه توسط سازمان اقتصادی کوثر تعریف شده است که میتوانند در بندهای ابلاغی اقتصاد مقاومتی، تعریف و عملیاتی شوند.
** تفکر موجود در بخش کشاورزی، اعتقادی به خودکفایی ندارد
تحقق بخش اعظمی از بندهای مربوط به ابلاغیه مقام معظم رهبری در خصوص اقتصاد مقاومتی را باید در حوزه کشاورزی جست و جو کرد. اگر بعد از جنگ، مسیری را که خواست حضرت امام (رضوان الله تعالی علیه) بود، دنبال میکردیم، اکنون دغدغه واردات مواد غذایی مورد نیاز به کشور را نداشتیم.
در حال حاضر با وجود تمامی قوانین فرادستی، همچون سند چشمانداز و سیاستهای کلان بخش کشاورزی و ابلاغیه مقام معظم رهبری در خصوص اقتصاد مقاومتی و پیش از تمام این قوانین، قانون اساسی کشور، تفکری وجود دارد که اعتقادی به این موضوع ندارد. تفکر موجود بر این اعتقاد است که به دلیل محدودیت موجود در کشور، نیازی به خودکفایی نیست و بهتر است بعضی از کالاها را وارد کنیم.
میبینید که مقام معظم رهبری بارها تأکید کردند و اخیراً هم فرمودند: «سعی کنید که این فشار واردات بر کشور را کم کنید. امروز فشار واردات، کشور را دارد از پا در میآورد؛ بهانههای مختلفی هم وجود دارد.»
** ایران اسلامی باید در بخش معیشت و اقتصاد هم، الگو باشد
مقام معظم رهبری بارها در اظهاراتشان تأکید داشتهاند که اقتصاد مقاومتی، نه ریاضت اقتصادی است و نه محدود کردن و تحت فشار قرار دادن مردم. بحث الگو قرار گرفتن است. ایران اسلامی باید در بخش معیشت و اقتصاد هم الگو شود.
متأسفانه بعد از فرمایشات مقام معظم رهبری، در پیگیری و اجرایی نمودن سیاستهای اقتصاد مقاومتی پیشرفتی مشاهده نشده و بعضاً بحثهایی مطرح میشود که تکلیف ایجا میکند که وارد شویم و موضوع به موضوع، مسائل را پیش ببریم. سازمان اقتصادی کوثر میتواند به عنوان الگو عمل کند، اما به تنهایی تأثیر چندانی در اقتصاد ایران ندارد.
برای توجیه این طرز تفکر که صحبت از عدم نیاز به خودکفایی و لزوم واردات میکند، دلایل علمی بیان میشود. آیا واقعاً این طرز تفکر بر اساس مبنایی علمی و تئوریک شکل گرفته است؟
شاید بتوان گفت بحثهای این چنینی که مطرح میشود، لباس علم به تن میکند، در واقع اینچنین مباحث، صورت مسئله را پاک میکنند، بدون این که به اصل موضوع بپردازند.
به عنوان مثال، موضوع آب در کشور، با وجود قرار گرفتن کشورمان در منطقه خشک و کم آب، آیا میتواند توجیهی برای تعطیل شدن کشاورزی در کشور باشد؟ یک عده چنین اعتقادی دارند و با همین بحران آب کشور، بحث خودکفایی در محصولات کشاورزی را نیز زیر سؤال میبرند.
اجازه بدید، موضوع را ریشهایتر مطرح کنم. تردیدی نیست که کشور ما کشور کم آبی است، اما ما همان آبهایی را که داریم، خوب استفاده نمیکنیم و بخش اعظم آن را از دست میدهیم. آیا این بحران بی آبی است یا بحران بی مدیریتی؟
ایران از نظر عرض جغرافیایی در کمربندی از کره زمین واقع شده که اغلب مناطق خشک و نیمه خشک جهان در آن قرار دارند. عامل این خشکی نیز از گردش عمومی هوا در کره زمین نشأت میگیرد. چون هوای گرم و مرطوبی که از استوا به سمت قطب حرکت میکند، بتدریج در اثر بارندگی رطوبت خود را از دست داده و در عرضهای جغرافیایی٣٠ تا ۴٠ درجه به مقدار زیادی خشک و سرد و سنگین شده و به پایین سقوط میکند، بنابراین امکان بارندگی تا حد زیادی از آن سلب میشود.
با توجه به این که ایران نیز در همین کمربند اقلیمی واقع شده است، لذا کمبود بارندگی در آن یک واقعیت ذاتی هیدرولوژیکی است. عمدهترین معیار برای تعیین درجه خشکی در یک منطقه، رابطه بین مقدار بارندگی (سالانه) و تبخیر (توان تبخیری محیط) است. هر اندازه مقدار باران نسبت به توان تبخیر کمتر باشد، درجه خشکی آن منطقه بیشتر است، به جز نواحی محدودی از ایران (حاشیه دریای خزر) در سایر مناطق، توان تبخیر به مراتب بالاتر از مقدار واقعی بارندگی است. مثلاً در یزد میانگین سالانه بارندگی ۶٠ میلیمتر است، درصورتی که در این منطقه توان تبخیری محیط ٣٩٠٠ میلیمتر است. یعنی اگر یک سطح آزاد آب در یزد وجود داشته باشد، سالانه ارتفاعی معادل ۴ متر از آن تبخیر میشود.
با توجه به مقدار متوسط ٢۵٠ میلی متر بارندگی سالانه در سطح کشور، هر سال حدود ۴١٣ میلیارد متر مکعب آب در اثر نزولات جوی در پهنه ایران وجود دارد که ٣٢٠ میلیارد مترمکعب آن (٧٨ درصد) مربوط به بارشها در مناطق کوهستانی بوده و بارش روی دشتها، تنها ٩٣ میلیارد مترمکعب را شامل میشود.
در مجموع حدود ٧٢ درصد از بارندگیها بلافاصله از طریق تبخیر یا تبخیر - تعرق مجدداً وارد جو میشود و لذا حجم آب قابل استحصال که عمده آن نیز در مناطق کوهستانی است، بسیار اندک است. (٢٨ درصد نزولات جوی).
آماری دیگری اعلام میکنم. بارش کشور از اول مهر لغايت 7 آذر سال آبي 93-94 به این صورت است: در ایستگاه رامسر(تركرود آخوند) 1422 میلیمتر، ایستگاه شلمان 1088 میلیمتر، ایستگاه چهلگرد 429.5 میلیمتر، ایستگاه كمپ اروميه 216 میلیمتر، ایستگاه سيرا تهران 158.8 میلیمتر، ایستگاه بنرک خراسان جنوبي 57.7 میلیمتر و ایستگاه قوچان 99 میلیمتر اعلام شده است.
تحقیقات انجام شده بر روی روند سالیانه خشکسالی 10 سال گذشته کشور و روند ماهیانه این پدیده در 4 سال گذشته، نشان دهنده 9 منطقه اقلیمی در کشور است که توسعه و مدیریت منابع آب در آنها، باید به صورت جداگانه و متناسب با شرایط آب و هوایی، خاک، پوشش گیاهی و موضوعات اقتصادی و اجتماعی صورت بگیرد.
** بهترین استراتژی در رابطه با تغییرات آب و هوایی و مقابله با خشکسالیها در کشور برای توسعه و مدیریت منابع، ذخیرهسازی آب به شکل رطوبت خاک و آب در زیر زمین است
در چنین شرایطی بهترین استراتژی در رابطه با تغییرات آب و هوایی و مقابله با خشکسالیها در کشور برای توسعه و مدیریت منابع، ذخیرهسازی آب به شکل رطوبت خاک و آب در زیر زمین است، به نحوی که از دسترس تبخیر فزاینده در شرایط فوق در امان باشد. مخازن خدادادی به اندازه کافی به طور طبیعی وجود دارد.
پایگاههای پایش و مدیریت خشکسالی در مناطق 9 گانه اقلیمی که اشاره کردم، پتانسیلهای محلی را در ارتباط با استراتژی ذخیرهسازی، شناسایی و از طریق پیشنهاد اجرای عملیات آبخیزداری، سطوح آبگیران باران، آبخوانداری و سدهای زیرزمینی، اجرایی خواهند کرد.
عملیات آبخیزداری در مناطق اقلیمی 9 گانه متناسب با شرایط مناطق حفاظت کلان آب و خاک را ممکن میسازد و با تغییرات سیستم هیدرولوژیکی مناطق، شرایط را برای سازگاری با خشکسالی و تغییرات اقلیمی فراهم میکند. همچنین توسعه درختکاری در دامنههای شیبدار ضمن ایجاد ارزش افزوده، با محافظت از خاک و کنترل رواناب سیلابهای بزرگ را آرام و به منابع آبی تحت کنترل تبدیل خواهد کرد و عمر سدها را افزایش خواهد داد.
متأسفانه امروز، بحران آب، بهانه به دست برخی افراد داده است تا جمعیت را هدف قرار دهند، در صورتی که میتوان اثبات کرد، ظرفیت موجود کشور در وضعیت فعلی قادر خواهد بود غذای حداقل 200 میلیون نفر را تأمین کند.
** ما بحران مدیریت در آب داریم، نه بحران خشکسالی
البته میتوان به نتایج پژوهش یک محقق خارجی در سال 78 اشاره کرد که اذعان داشت: در صورت استفاده صحیح از وضعیت و امکانات موجود در ایران و بدون ایجاد ظرفیتهای جدید، ایران، قادر به تأمین غذایی 400 میلیون نفر میباشد، در حالی که 50 درصد مواد غذایی جمعیت 65 میلیون نفری ایران (در آن سال) وارد میشد که مشکل بیمدیریتی در صنعت کشاورزی است.
در حال حاضر ایران با بحران خشکسالی مواجه نیست، بلکه تمامی مشکلات ناشی از بحران مدیریت در آب است که اگر این مشکل حل شود، میتوان از ظرفیتهای موجود در کشور به درستی استفاده کرد.
** سدهای کشور به تشتک تبخیر تبدیل شدهاند
برخی با تجزیه و تحلیلهای عددی ادعا میکنند 8 درصد آب در اختیار صنعت و مصارف خانگی بوده و مابقی در بخش کشاورزی مورد استفاده قرار میگیرد. این سخنان نادرست است.
درست است که بهرهوری آب در بخش کشاورزی پایین است، اما واقعیت این است که تمام آب ذخیره شده در پشت سدهای کنونی کشورمان، صرف بخش کشاورزی نمیشود، بلکه این سدها به یک تشتک تبخیر، تبدیل شدهاند.
به عنوان مثال میتوان به 550 هزار هکتار اراضی کشاورزی اطراف سد کرخه اشاره کرد که از روز کلنگزنی آغاز احداث این سد، وعده زیرکشت رفتن این اراضی و اشتغالزایی تعداد زیادی از افراد داده شد، اما سالهاست که توجه این اراضی به مطالبه مقام معظم رهبری تبدیل شده است.
یکی از بحثهایی که مدتهاست، مطرح کردهایم و تحقیقات زیادی نیز در این زمینه صورت گرفته، بحث سدهای زیرزمینی است. ما معتقدیم در کشور ما بیش از این، نباید سد ساخته شود، بلکه از طریق آبخیزداری و آبخوانداری آب را در زیر خاک ذخیره کرده و در زمان لازم از خاک خارج کنیم.
ببینید ویژگیهای پروژههای آبخیزداری را در چند جمله خلاصه میکنم: کوتاهی زمان اجرا (بین 6 ماه تا 2 سال)، کم هزینه بودن، زود بازده بودن، پراکنش مناسب جغرافیایی، امکان اجرا در مناطق صعب العبور، چند منظوره بودن، استقبال و مشارکت مردم در اجرا، فنآوری ساده و برخورداری از پشتوانه دانش بومی.
از دیدگاه جنابعالی، شاخصها و تکالیف در بخش آب چیست؟
به چند مورد میتوان اشاره کرد:
افزایش میزان استحصال آب از نزولات جوی به میزان 15 درصد تا سال 1404، جبران 100 درصد تراز منفی آبهای زیرزمینی تا سال 1404، بهبود تراز منفی آبهای زیرزمینی تا انتهای برنامه پنجم به میزان 25 درصد تراز سال آخر برنامه چهارم، اصلاح الگوی بهرهبرداری از آب و خاک، جنگلها و مراتع با اجرای عملیات آبخیزداری تا سطح هشت میلیون هکتار تا پایان برنامه پنجم توسعه، کاهش مصرف آبهای کشاورزی به 87 درصد کل منابع تجدید شونده کشور، افزایش بهره وری متوسط آب کشاورزی به 6.1 کیلوگرم بر متر مکعب، دسترسی به آب سالم و ارتقای آن به 100 درصد مصرفکنندگان، دسترسی به امکانات دفع بهداشتی فاضلاب و ارتقای آن به 100 درصد تولیدکنندگان فاضلاب و پساب و نهایتاً ارتقاء کیفیت آب به 100 درصد کیفیت مورد نیاز در مصارف مختلف.
در حال حاضر در هر مکانی که مشکلی وجود دارد، میبینیم قانون وجود دارد و دولت فعلی تمامی مشکلات را به دولت گذشته نسبت میدهد، اما باز هم خبری از اجرای قوانین نمیشود. این مسائل را ناشی از مشکلات ساختاری میدانید یا دولتها و افراد؟
شاید بتوان گفت: مشکل از طرفین است. عرض کردم، نظام برنامهریزی در کشور ما برنامه محور نیست. هر دولتی که تشکیل میشود، توقع برنامهریزی از وزیر میرود. وزیر برنامهای میدهد و برنامه نیز مورد تصویب قرار میگیرد، اما شاید برنامه تدوین شده از سوی وزیر بعدی، اختلافات زیادی داشته باشد. مشکل از اینجاست.
قوانین فرا دستی لحاظ نمیشود. اینجاست که اعمال سلیقه افراد، بسته به انگیزه و دیدگاه، همه چیز را تحت شعاع قرار میدهد، چرا که اگر انگیزه کافی وجود نداشته باشد، طبیعتاً کار آن گونه که باید شود، انجام نمیشود.
آقای مهندس اسکندری، در زمان مسئولیت شما در وزارت جهادکشاورزی، طرحهای بسیاری، عملیاتی شد. طرح خودکفایی گندم پیش از تصدی وزارت که منجر به قطع واردات در سال 83 شد. طرح راهاندازی شهرکهای کشاورزی، طرح سدهای زیرزمینی، طرح تولید علوفه از جلبک در مناطق کم عمق و تولید ذرت و چغندر قند و بسیاری از طرحهای دیگر. چرا در طول این سالها تمامی این اقدامات مقطعی بوده است؟ ما در ده ماهه اول سال جاری شاهد بودیم که از بين ده قلم کالاي عمده وارداتي، چهار قلم آن (دانه گندم خوراکي، ذرت دامي، برنج، کنجاله سويا و جو به استثناي دانه جو) وارداتی بوده است. در صدر اين اقلام وارداتي، دانه گندم خوراکي با حجم 6347000 تن، قرار گرفته است. دلیل چیست؟ چرا از طرح خودکفایی گندم فاصله گرفتیم؟
متأسفانه در حال حاضر از ظرفیتهای کشور به درستی استفاده نمیشود و حتی میتوان ادعا کرد تولید رها شده است. مدیریت مزارع چه در گندم و چه سایر محصولات، چند سالی است رها شده و همین امر باعث شده تا کشورمان دوباره به سمت واردات برود.
* کشاورزی، علم است و اگر با علم رفتار شود، می توان ظرفیت آن را فعال نمود
در طول 36 سال گذشته به طور متوسط 2.2 تا 2.5 میلیون متراژ کشت آبی داریم و متوسط برداشت کشور3.7 تن در هر هکتار است، این در حالی است که کشوری همانند مصر، متوسط برداشتی در حدود 6.8 تن در هر هکتار دارد. چرا؟ مشکل اینجاست که علم به مزرعه نرفته است. کشاورزی، علم است و اگر با علم رفتار شود، میتوان ظرفیت آن را فعال نمود. در دوره 4 ساله دولت نهم، علم به زمینهای کشاورزی منتقل شد و توانستیم به نقطه قطع واردات برسیم، اما این روند ادامه پیدا نکرد. در سال 86 ، ایران 700 هزار تن صادرات گندم انجام داد. اگر برنامهمحور باشیم و بر مبنای برنامه تصویب شده، نظارت را انجام دهیم، این مشکلات پیش نمیآید.
همانگونه که مقام معظم رهبری فرمودند هر جا که با روحیه جهادی وارد شدیم، مشکلات کشور حل شده است. ظرفیت علمی در کشور وجود دارد و باید انگیزه را نیز به وجود آورد. بیمدیریتی در مزارع گندم وجود داشته و دارد که ما باز هم واردکننده گندم شدیم.
پر کردن شکاف عملکردی در بین محصولات یکی دیگر از فعالیتهایی است که باید در بخش کشاورزی انجام شود. ما نمیگوییم متوسط مصرف آب در هر هکتار زمین کاشت گندم 8 هزار مترمکعب در یک دوره باشد بلکه با 3300 مترمکعب نیز میتوان همان تولید را انجام داد.
آن کسانی که میگویند باید مصرف آب کشاورزی را نصف کنیم، توجه داشته باشند، لازم است سیستم آبیاری قطرهای را ترویج کنیم. آبیاری قطرهای در تمامی محصولات همچون گندم، ذرت، چغندر و سایر محصولات کشاورزی جوابگوست.
شما به عنوان کارشناس ارشد بخش کشاورزی، نمونهای از اقدامات کلیدی مورد نیاز در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی در حوزه کشاورزی را اعلام کنید.
ببیند، در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی در حوزه کشاورزی، میتوانیم به مواردی که عرض میکنم، نگاه ویژهای داشته باشیم.
توسعه ظرفیتهای اقتصادی و اجتماعی مرتبط با جامعه روستایی و عشایری و توانمندسازی اقشار محروم در راستای افزایش ضریب امنیت غذایی، ارتقاء بهرهوری با هدف کاهش شکاف عملکرد موجود با حالت مطلوب و بهینه در مقیاس ملی و منطقهای و دستیابی به تولید پایدار به ویژه در حوزه زراعت و دامپروری، استفاده موثر از ظرفیتهای بلا استفاده فعلی در واحدهای تولیدی صنایع غذایی، بهرهبرداری بهینه از زیر ساختهای موجود با هدف افزایش سهم و توان صادرات غیر نفتی به کشورهای منطقه و کاهش ارزبری در شرایط کنونی، برنامهریزی برای افزایش میزان خودکفایی با اولویت محصولات استراتژیک حوزه کشاورزی به منظور تأمین امنیت غذایی، تکمیل زنجیره ارزش حوزه کشاورزی با هدف کاهش بهای تمام شده و حضور مؤثر در بازارهای رقابتی.
در ابتدای گفتگو، اشارهای به اقدامات سازمان اقتصادی کوثر و تشکیل ستادی در زمینه پیگیری سیاستهای اقتصاد مقاومتی داشتید و گفتید که 20 پروژه را تعریف کردهاید.
بله. الگوی پیشنهادی جهت ارزیابی طرحهای ملی در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی در قابل 20 پروژه تعریف شده است:
1. توسعه و تنوع بخشی پرورش آبزیان در استانهای ساحلی با استفاده از ظرفیتهای موجود
2. برنامهریزی برای احداث سدهای زیرزمینی
3. آبخوانداری برای مدیریت بهینه منابع آبی از طریق ذخیرهسازی، استحصال و بهرهبرداری بهینه
4. استفاده از ارقام گیاهی مقاوم به خشکی، شوری و سرما در تولیدات گیاهی
5. توسعه کشت پاییزه و گیاهان جدید با توجه به محدودیتهای کشور
6. کاشت و تولید جلبک علوفهای به عنوان جایگزین
7. توسعه کشت دوم و کشتهای تلفیقی در مناطق مستعد با توجه به ظرفیتهای موجود
8. توسعه استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر
9. توسعه سیستمهای نوین آبیاری به منظور کاهش مصرف آب و ارتقاء بهرهوری آب
10. توسعه کشتهای گلخانهای در محیطهای کنترل شده
11. برنامه جامع کاهش ضایعات با اولویت محصولات استراتژیک
12. بهرهگیری از پسماندها در تولید محصولات با ارزش افزوده بالا
13. بومیسازی ارقام ژنتیکی اجداد و لاین در حوزه دام، طیور و آبزیان
14. استفاده از نژادهای جدید سازگار با مناطق مختلف آب و هوایی کشور در دامهای سنگین به منظور تولید گوشت قرمز و شیر (سمنتال و...)
15. استفاده از نژادهای جدید سازگار با مناطق مختلف آب و هوایی کشور در دامهای سبک به منظور تولید گوشت قرمز و شیر (اصلاح نژادی گوسفند و...)
16. تکمیل زنجیرههای تولید بویژه در حلقههای نهایی و ایجاد زنجیره ارزش در محصولات استراتژیک از جمله مرغ گوشتی و تخم مرغ
17. فناوري نوين MDF با استفاده از ضايعات نخل
18. توليد قند رژيمي با خصوصيات فرا ويژه از پساب صنايع لبني
19. تولید دارو و واکسن و مکملهای دامی
20. تولید نهال و بذر با استفاده از فنآوریهای نوین
آقای مهندس، چرا طرحهای برنامهریزی شده در دولت نهم در دولتهای بعدی ادامه پیدا نکرد؟
همان طور که اشاره کردم، به دلیل انگیزههای فردی. اگر یک برنامه تصویب شود، دیگر با عوض شدن دولتها و اشخاص، همهچیز تغییر نمیکند. افراد باید در عملکرد برنامهها ارزیابی شوند. زمانی که انگیزه وجود نداشته باشد، مسائل پیگیری نمیشود. پیشنویس لایحه الگوی کشت در مرداد 88، تقدیم دولت شد، اما تا به امروز از دولت خارج نشده است. اگر قانون نداشتیم، حرفی بود. اما قانون وجود دارد و تنها باید مطالبه اجرای قانون شود. قانون بهرهوری نیز در سال 88 تصویب و ابلاغ شد، اما اجرا نشد.
در اوایل کار دولت یازدهم، از من پرسیدند به نظر شما چه کسی مسئولیت وزارت جهادکشاورزی را در دست بگیرد، مناسب است؟ پاسخ من این بود: هر کسی که بیاید، بهتر از وضعیت موجود عمل میکند و گفتم که اولین نیاز کشور اجرای قوانین معطل مانده است که در صورت اجرا، خیلی از مشکلات بخش کشاورزی حل میشود.
خوب است حال که این سؤال را مطرح کردید، به نمونهای از اقدامات کلیدی در حوزه کشاورزی اشاره کنم:
1. توسعه ظرفیت های اقتصادی و اجتماعی مرتبط با جامعه روستایی و عشایری و توانمندسازی اقشار محروم در راستای افزایش ضریب امنیت غذایی
2. ارتقاء بهرهوری با هدف کاهش شکاف عملکرد موجود با حالت مطلوب و بهینه در مقیاس ملی و منطقهای و دستیابی به تولید پایدار به ویژه در حوزه زراعت و دامپروری
3. استفاده مؤثر از ظرفیتهای بلا استفاده فعلی در واحدهای تولیدی صنایع غذایی
4. بهرهبرداری بهینه از زیر ساختهای موجود با هدف افزایش سهم و توان صادرات غیر نفتی به کشورهای منطقه و کاهش ارزبری در شرایط کنونی
5. برنامهریزی برای افزایش میزان خودکفایی با اولویت محصولات استراتژیک حوزه کشاورزی به منظور تأمین امنیت غذایی
6. تکمیل زنجیره ارزش حوزه کشاورزی با هدف کاهش بهای تمام شده و حضور مؤثر در بازارهای رقابتی
یک سال و اندی از عمر دولت یازدهم میگذرد. در حال حاضر نظر شما چیست؟
هنوز بسیاری از قوانین، اجرا نشده است. قانون بهرهوری، الگوی کشت، دانشبنیان کردن بخش کشاورزی، فعال شدن شرکتهای فنی و مهندسی، خودکفایی محصولات کشاورزی و خیلی از قوانین دیگر هنوز هم معطل ماندهاند.
* توجه ویژه به قانون افزایش بهره وری بخش کشاورزی و منابع طبیعی و قانون برنامه پنجم
موارد مورد توجه در برنامهریزی اقتصاد مقاومتی در بخش کشاورزی، استفاده از ظرفیتهای قوانین مترتب بر بخش کشاورزی با تأکید بر قانون افزایش بهرهوری بخش کشاورزی و منابع طبیعی و قانون برنامه پنجم است که امیدوارم دولت یازدهم، توجه ویژهای به آن داشته باشد.
یکی از فرمایشات مقام معظم رهبری در جمع مردم تبریز این بود که «از اوّل انقلاب تا امروز هر وقتی هر کاری را محوّل به مردم کردیم، آن کار پیش رفته است؛ هر کاری را انحصاری در اختیار مسئولان و رؤسا و مانند این ها قرار دادیم، کار متوقّف مانده است». آیا شما سپردن امور به مردم را ذیل اقتصاد مقاومتی میدانید؟
یقیناً، تکیه بر مردم یکی از محورهای اصلی اقتصاد مقاومتی است. بیشترین تجربیات موفق ما در کشاورزی را، همین مردم انجام دادهاند. مقام معظم رهبری فرمودند: «هر جایی که مسئولین کشور تواناییهای مردم را شناختند و بکار گرفتند، ما موفق شـدیم. هر جایی که ناکامی هست، به خاطر این اسـت که ما نتوانستیم حضور مردم را در آن عرصه تأمین کنیم. ما مسائل حل نشده کم نداریم. در همه مسـائل گوناگون کشور، مسئولین باید بتوانند راههایی را برای حضور مـردم پیدا کنند همچنان که در عرصه بسـیار دشـوارِ جنگ این اتفاق افتاد، کسانی توانستند راه را باز کنند. در زمینههای گوناگون هم میشود، در اقتصـاد هم میشـود. اقتصاد کشـور، تولید کشـور میتواند به وسـیله همت مـردم، با پول، ابتـکار و انگیزه مردم، چندین برابر شکوفایی پیدا کند.»
چند ماه پیش با اعلام مشاور معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیسجمهور دولت طرحی برای احیای دریاچه ارومیه با عنوان «تغییر کاشت» مطرح شد که البته قبلا به عنوان طرح نکاشت شناخته شده بود، بر اساس این طرح پیشنهاد شد تا با تغییر الگوی کشت بخشی از آب مصرفی در کشاورزی را به دریاچه بازگرداند. این طرح در همان زمان با مخالفت گسترده نمایندگان مجلس به خصوص نمایندگان استان ارومیه مواجه شد. نظر شما در این خصوص چیست؟
من طرح نکاشت را خیانت به کشور میدانم. درست است که کشور ما در منطقه خشک قرار دارد، اما از نظر علمی میتوانیم با تدوین الگوی کشت این مشکلات را حل کنیم. باز هم تأکید میکنم، کمبود آب دلیل خوبی برای نکاشتن نیست. تعطیلی کشاورزی به معنای بیکار کردن جمع کثیری از مردم این کشور است که برخلاف سیاستهای کلی میباشد.
باید تا آن جا که میشود درآمدهای بودجهای کشور را از نفت جدا کنیم و کشور را بدون نفت اداره کنیم. اگر قرار بر این باشد، قاعدتاً باید از ظرفیتهای دیگر به صورت مناسب بهره جست که یکی از این ظرفیتها، کشاورزی است. درست استفاده کردن از کشاورزی متفاوت از این است که بگوییم: کشاورزی نکنید. وسعت ایران این اجازه را به ما میدهد. حتی در زمانهایی لازم است که به سمت کشت فرا سرزمینی برویم.
کشت فرا سرزمینی؟
بله، باید از ظرفیتهای کشورهای همسایه نیز استفاده کرد. متأسفانه شعار این حرف داده میشود، اما اقدام عملی انجام نشده است. اکنون در حال از دست دادن این فرصتها هستیم. اگر در سالهای گذشته در برخی از کشورها میتوانستیم زمینهای خوبی را بدست آوریم، الان دیگر این فرصت را نداریم. کشت فراسرزمینی باید با برنامهریزی اجرا شود.
یکی از مسائلی در بخش اقتصادی با آن روبرو است و گریبان بخش کشاورزی را نیز گرفته است، قاچاق کالاست. سال گذشته قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز را داشتیم که توسط رئیسجمهور ابلاغ شد اما تا به امروز خبری از اجرای قانون نیست. با توجه به این که یکی از مباحثی که برای مبارزه با فساد از سوی مقام معظم رهبری بارها مورد تاکید قرار گرفته است لزوم شفافیت اطلاعات است. نظر شما در این خصوص چیست؟
به نظرم، بحثی که این روزها تحت عنوان قاچاق مطرح میشود، اصلاً قاچاق نیست. اگر محصولی هم وارد کشور میشود و ادعا میشود قاچاق است، قطعاً نتیجه عمل نکردن بخشهای مختلف به وظایفشان میباشد. کالای کشاورزی یک کالای حجیم است. مگر میشود بگوییم واردات میوه، ممنوع است و بعد شاهد این همه میوه خارجی در بازار باشیم؟!
قطعاً قاچاقی وجود ندارد و این موضوع ناشی از برخوردهای چندگانه با موضوع است. در مورد دیگر کالاها که در سطح گسترده و با حمل و نقل ماشینهای سنگین، وارد کشور میشوند، نیز همین موضوع وجود دارد. به اعتقاد من استفاده از لفظ قاچاق برای این است که در مقابل افکار عمومی، ضعف ناشی از عمل نکردن به وظایف خود را توجیه کنند. یقیناً یکی از محورهای اقتصاد مقاومتی، شفافسازی و مبارزه با فساد و تخلفات است.
* «قاچاق»؛ نتیجه عمل نکردن بخشهای مختلف به وظایفشان است
خوب است این جا اشارهای به فرمایش مقام معظم رهبری داشته باشم. ایشان می فرمایند: «مسئله قاچاق؛ رقمهایی که این روزها میگویند، رقمهای عجیب و غریب گیجکننده بیست و چند میلیارد قاچاق است! واقعاً سر انسان گیج میرود. خب، حالا آنوقت به بهانه این که قاچاق نشود، پس ما راه را باز کنیم که از طریق قاچاق نیاید، از طریق گمرکات بیاید که ما بتوانیم سودی هم ببریم؛ این به نظر من منطق قویای نیست؛ کاری کنید که محصولات کشور مقهور واردات نشود.»
متصدی واردات در بخش کشاورزی کدام نهاد است؟ وزارت جهادکشاورزی و یا وزارت صنعت، معدن و تجارت؟
در حال حاضر طبق قانون تمرکز، وزارت جهادکشاورزی است. در ماده 16 قانون بهرهوری آمده است: «وزارت صنعت، معدن و تجارت و ساير اشخاص حقيقي و حقوقي اعم از دولتي و غيردولتي، قبل از واردات کالاها و يا محصولات بخش کشاورزي (اعم از خام و يا فرآوري شده) و يا مواد اوليه غذايي مورد نياز صنايع غذايي و تبديلي، موظفند از وزارت جهادکشاورزي مجوز لازم را اخذ نمايند.»
پس، تشخیص این که به کدام محصول برای واردات نیاز داریم و چه کسی اجازه واردات دارد، با وزیر جهادکشاورزی است، نه نهاد دیگری. اما موضوعی که در شروع به کار دولت دهم رخ داد، این بود که این اختیار را از وزیر جهادکشاورزی گرفتند، اما بر طبق قانون این اختیار با وزیر جهادکشاورزی است.
به نظر شما آیا بحث وجود رانت و مفاسد در بخش واردات مطرح است؟ این واردات با چه توجیهی انجام می شود؟ توجیه اقتصادی یا سیاسی؟
طبیعتاً واردات برای برخی افراد شیرین است، اما آن چه مسلم است افزایش واردات به ضرر کشور بوده و باید اصلاح شود. ما با انتقال دانش به مزرعه و داشتن انگیزه و روحیه انقلابی، جهادی و بسیجی میتوانیم به جای واردات گندم، صادرکننده این محول باشیم.
ریزگردهای استان خوزستان. در چند سال اخیر، خیلی از فعالیتهای اقتصادی و حتی بخش کشاورزی به دلیل این پدیده به حالت تعطیل و نیمه تعطیل درآمد و متأسفانه شاهد بیتوجهی مسئولان در این خصوص هستیم.
من خودم یک خوزستانی هستم. روی این موضوع خیلی کار شده است. در رابطه با تثبیت شن های روان، در سازمان جنگل ها و وزارت جهاد سازندگی سابق، کارهای زیادی صورت گرفته بود. در یک مقطع در وزارت جهاد سازندگی در استان های مختلف، قرارگاه های مقابله با شن های روان تشکیل شده بود که متأسفانه در یک دوره زمانی، این فعالیت ها کم رنگ شد.
در دولت نهم، برای فعال کردن موضوع مقابله با شن های روان، پس از مطالعات جامع در آذر ماه 87 طرح تثبیت شنهای روان استان خوزستان ارائه و در دولت تصویب شد که بر اساس آن قرار بر این بود که 220 هکتار سطح شنهای روان این استان طی برنامهای تلفیقی با مالچ پاشیهای شیمیایی و غیرشیمیایی به همراه بوتهکاری و درختکاری تثبیت شود، اما بعدها این موضوع مورد پیگیری قرار نگرفت. ما برای این کار از وزارت نفت نیز کمک خواستیم، چرا که پدیده ریزگردها تأسیسات نفتی در استان خوزستان را نیز مورد خطر قرار داده است و سرمایهگذاریهای ملی را از بین میبرد. در حال حاضر میبینیم با کوچکترین حرکت هوا، شاهد طوفانی هستیم که دیگر تنها این استان را تحت شعاع قرار نمیدهد، بلکه 13 استان دیگر را درگیر کرده است.
به عنوان آخرین سؤال، آقای مهندس اسکندری، بعنوان یکی از مدیرانی که سال ها توفیق خدمت در جهاد سازندگی را داشته اید، درباره مدیریت جهادی و ارتباط آن با اقتصاد مقاومتی بفرمایید.
در واقع، مدیریت جهادی مقولهای است همزاد انقلاب اسلامی. مدیریت جهادی را ما در دوران حماسه هشت سال دفاع مقدس به خوبی مشاهده کردیم. اساساً رویکرد جهاد سازندگی هم تلاش در صحنههای مختلف اقتصادی و اجتماعی با مشارکت فعال مردم بود. شعار " همه با هم " ریشه در همین موضوع دارد. بدون شک، روحیه جهادی نیاز همیشگی ما در عرصه های سازندگی، نظامی، علمی و اقتصادی است.
امروز وقتی مقام معظم رهبری تأکید بر اجرای سیاست های اقتصاد مقاومتی با حضور و مشارکت مردم دارند، یعنی همین. استفاده از روحیه، همت و کار و مدیریت جهادی. مدیریت جهادی در منظومه فکری مقام معظم رهبری، الگوی مطلوب مدیریتی نظام اسلامی است؛ الگویی که قابلیتهای لازم برای تحقق اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی و ایجاد تمدن نوین اسلامی را دارد. امروز اقتصاد مقاومتی همان جهاد در عرصه اقتصاد است و لذا مدیریت جهادی، لازمه اقتصاد مقاومتی است.
و اما سخن آخر شما
امروز ما میهمان شما در خبرگزاری دانشجو وابسته به سازمان بسیج دانشجویی کشور بودیم.
همان طور که مقام معظم رهبری فرمودند: " بسیجی یک فرهنگ است و اگر بخواهیم این فرهنگ را در یک جمله تعریف کنیم، باید بگوییم پیشرو بودن در همه عرصههای اساسی زندگی. بسیج یعنی به صحنه آمدن و به میدان آمدن." امروز دانشجویان و بسیجیان به عنوان بازوهای فکری مقام معظم رهبری، باید ایشان را در پیگیری مطالبات به ویژه در موضوع اقتصاد مقاومتی یاری کنند.
بدانیم و باور قلبی داشته باشیم که ما یک کشور انقلابی هستیم و روی اصول خود تا آخر ایستاده ایم. ما می توانیم ...
مصاحبه و تنظیم از فاطمه اسماعیلی